پولس از متعصبان یهود بود و در شکنجه و آزار مسیحیان اولیه دست داشت. وی از رئیس کاهنان نامهای خواست تا به دمشق رفته و مسیحیانی را که بدان جا گریخته بودند به اورشلیم برگرداند.
امّا به گفته مسیحیان در بین راه حادثهای رخ داد که زندگی وی و تاریخ مسیحیت را متحوّل ساخت: «و در اثنای راه، چون نزدیک به دمشق رسید، ناگاه نوری از آسمان دور او درخشید و به زمین افتاده، آوازی شنید که بدو گفت، ای شائول، شائول، برای چه بر من جفا میکنی؟ گفت، خداوندا تو کیستی؟ خداوند گفت: من آن عیسی هستم که تو به او جفا میکنی.»
پولس با اینکه ادعا میکرد حضرت عيسی (علیهالسلام) را ملاقات كرده و از سوی ايشان مأمور به تبليغ مسيحيت شده است، از همان ابتدا با حواريون واقعی و مخلص عيسی (علیهالسلام) شروع به مخالفت علنی كرد.
اگر واقعاً از سوی حضرت عيسی (علیهالسلام) مأمور به تبليغ دين مسيح بود آيا همه آن مخالفتهایی كه با حواريون داشت نيز دستور حضرت عيسی (علیهالسلام) بوده است يا طبق رأی خود چنين كرده است؟
کشتن مرتد مختص به اسلام نیست بلکه در هر دین حقی بوده است، مطابق کتاب مقدس در تثنیه این حکم امده است :
- اگر در میان تو، در یکی از دروازههایت که یهُوَه خدایت به تو میدهد، مرد یا زنی پیدا شود که در نظر یهُوَه، خدایت، کار ناشایسته نموده، از عهد او تجاوز کند
- و رفته خدایان غیر را عبادت کرده، سجده نماید، خواه آفتاب یا ماه یا هر یک از جنود آسمان که من امر نفرمودهام.
- و از آن اطلاع یافته، بشنوی، پس نیکو تفحص کن؛ و اینک اگر راست و یقین باشد که این رجاست در اسرائیل واقع شده است.
- آنگاه آن مرد یا زن را که این کار بد را در دروازههایت کرده است، بیرون آور، و آن مرد یا زن را با سنگها سنگسار کن تا بمیرند.
- از گواهی دو یا سه شاهد، آن شخصی که مستوجب مرگ است کشته شود؛ از گواهی یک نفر کشته نشود.
- اولاً دست شاهدان به جهت کشتنش بر او افراشته شود، و بعد از آن، دست تمامی قوم؛ پس بدی را از میان خود دور کردهای.
(عهد قدیم ، تثنیه ، 17 :2-7 )
این قانون تورات بوده است وبنا بر سخن خود حضرت عیسی در انجیل متی، قوانین تورات نسخ و باطل نشده بلکه عمل به آن بر مسیحیان لازم است
در انجیل امده : گمان مبرید که امده ام تا تورات یا صحف انیبا را باطل سازم. نیامده ام تا باطل نمایم بلکه آمدهام تا تمام کنم (تحققشان بخشم) - به شما میگویم، تا آسمان و زمین از میان نرود، نقطه یا همزهای از تورات هرگز از میان نخواهد رفت، تا اینکه همه واقع شود.- پس هرکه یکی از کوچکترینِ این احکام را بشکند و به دیگران نیز چنین بیاموزد، در پادشاهیِ آسمان، کمترین بهشمار خواهد آمد. امّا هرکه این احکام را اجرا کند و آنها را به دیگران بیاموزد، او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد. (انجیل متی ، 5 : 17-19 )
ودر جایی دیگر حضرت عیسی امر به عمل دستورات تورات میکند :
نگاه عیسی خطاب به مردم و شاگردان خود چنین گفت:علمای دین و فَریسیان بر مسند موسی نشستهاند.پس آنچه به شما میگویند، نگاه دارید و بهجا آورید ( انجیل متی ، 23 :1-3 )
بنابراین کشتن مرتد در دین یهود و همچنین دین مسیحیت هم وجود داشته و باید اجرا شود .
در مسیحیت حجاب لازم است هر چند مسیحیت تبشیری برای جذب افراد به مسیحیت از موارد مختلفی استفاده میکند و یکی از این موارد ادعای ازادی پوشش و بی حجابی در مسیحیت است ولی با مراجعه به کتاب مقدس به ایات متعددی بر میخوریم که بی حجابی را منع و نکوهش کرده است
1- در فرهنگ کتاب مقدس زنان دارای بُرقِع بودند و چادر میپوشیدند . ( و به تامار خبر داده، گفتند: اینک پدر شوهرت برای چیدن پشم گلۀ خویش، به تمنه میآید - پس رخت بیوگی را از خویشتن بیرون کرده، بُرقِعی به رو کشیده، خود را در چادری پوشید،){ پیدایش ، 38 : 13 -14 }
2 - کتاب مقدس زنان را از پوشیدن لباس مردانه نهی فرموده : ( زن نباید جامۀ مردانه بر تن کند، و نه مرد جامۀ زنانه. زیرا یهوه خدای شما از آنان که چنین کنند کراهت دارد.) { تثنیه ،ترجمه هزاره نو ،22 : 5 }
3 - و خداونـد زنـان بـی حجـاب و بی حیـا را مستوجب مجازات میداند و میفرماید: ( خداوند می فرماید: «دختران صهیون را ببینید که با چه ناز و عشوه راه می روند. با گردن فراز و چشمان شهوت بار به هر سو می نگرند. دستبندها و خلخال های خود را به صدا می آورند- بنابران، دختران سهیون را به جزای اعمال شان می رسانم، سر شان را به مرض بی مویی مبتلا کرده و آن ها را بی ستر و بی پرده و رسوا می سازم.) {اشعیا ، 3 : 16- 17 ، ترجمه دری }
4 – خدا دستور داده زنان در هنگام دعا و نیایش سرشان را بپوشانند : ( اگر زنی سر خود را نمیپوشاند، پس اصلاً موهای خود را بچیند؛ و اگر برای زن شرمآور است که موهایش را بچیند یا بتراشد، پس باید سر خود را بپوشاند.) { اول قرنتیان ،11 : 6 }
5 – همچنین خدا ایشان را از پوشیدن لبـاس جـذاب بـر حذر داشته و میفرماید: نیز خواهانم که زنان پوششی شایسته بر تن کنند و خویشتن را به نجابت و متانت بیارایند، نه به گیسوانِ بافته، یا طلا و مروارید، یا جامههای فاخر- بلکه به اعمال نیکو آراسته باشند، چنانکه شایستۀ زنانی است که مدّعی خداپرستیاند.( اول تیموتائوس ، 2: 9-10 )
مستی یکی از گناهان کبیره در مسیحیت شمرده میشود و ایمانداران مسیحی باید از مستی و میگساری دوری نمایند
کتاب مقدس پیروان خود را از مستی و میگساری نهی میکند حتی از همنشینی با میگسار منع میکند . میگساران را دور از ملکوت خدا میداند .
و مست شراب مشوید که در آن فجور است ( افسسیان ،5 :18 )
و حسد و قتل و مستی و لهو و لعب و امثال اینها که شما را خبر میدهم، چنانکه قبل از این دادم، که کنندگان چنین کارها وارث ملکوت خدا نمیشوند.(غلاطیان ،5 :21 )
و دزدان و طمعکاران و میگساران و فحّاشان و ستمگران وارث ملکوت خدا نخواهند شد.( اول قرنتیان ،6 :10 )
لکن الآن به شما مینویسم که اگر کسی که به برادر نامیده میشود، زانی یا طمّاع یا بتپرست یا فحّاش یا میگسار یا ستمگر باشد، با چنین شخص معاشرت مکنید بلکه غذا هم مخورید.(اول قرنتیان ،5 :11 )
وای از آنِ کیست و شقاوت از آن که، و نزاعها از آن کدام، و زاری از آنِ کیست و جراحتهای بیسبب از آنِ که، و سرخی چشمان از آنِ کدام؟ - آنانی را است که شرب مدام مینمایند، وبرای چشیدن شراب ممزوج داخل میشوند.- به شراب نگاه مکن وقتی که سرخفام است، حینی که حبابهای خود را در جام ظاهر میسازد، و به ملایمت فرو میرود؛
(امثال ، 23 : 29 -31)
از خصوصیات نیکوی حضرت یحیی این بود که هرگز لب به شراب نیالود و از همین رو مورد ستایش انجیل لوقا قرار گرفته .
زیرا که در حضور خداوند بزرگ خواهد بود و شراب و مُسکری نخواهد نوشید و از شکم مادر خود، پر از روحالقدس خواهد بود.
(انجیل لوقا ،1 : 15 )
پس خود را حفظ کنید مبادا دلهای شما از پرخوری و مستی و اندیشههای دنیوی، سنگین گردد و آن روز ناگهان بر شما آید.
(انجیل لوقا ،21 :34 )
«تو و پسرانت با تو چون به خیمه اجتماع داخل شوید، شراب و مُسْکِری منوشید مبادا بمیرید. این است فریضۀ ابدی در نسلهای شما. (لاویان ،10 : 9 )
با مراجعه به کتاب مقدس به مواردی بر میخوریم که نبوت و صداقت عیسی مسیح را زیر سوال میبرد
1- بنا به نقل تورات نبوت بعد از حضرت اسحاق حق نخست زاده او یعنی عیسو برادر بزرگتر یعقوب است اما یعقوب با حیله و فریب دادن پدرش برکت و نبوت را برای خود گرفت علاوه بر اینکه نخست زادگی عیسو را در قبال غذا دادن به او از او گرفت (عهد عتیق ، پیدایش، باب 27 ) .بنابراین نبوت حق یعقوب نبوده ولی انرا با فریب بدست اورده و از انجایی که عیسی مسیح هم از نسل یعقوب است ( انجیل متی ، باب 1 ) نبوت او هم زیر سوال میرود زیرا از طریق فریب و دروغ به او رسیده است .
2- طبق تورات حضرت مسیح ، مسیح موعود یهود نیست که وارث سلطنت داوود باشد زیرا به حکم نسب نامه عیسی در انجیل متی ایشان از اولاد (یکنیاء) است و اوهم فرزند (یهویاقیم) است . بر اساس یهویاقیم کتاب وحی ارمیا را پاره کرد لذا نفرین شد و سلطنت از نسل وی برداشته شد بنابراین مسیح که از نسل اوست هم حق نبوت و پادشاهی و جانشینی داوود را نداشته است . (( پس اکنون من، خداوند، به تو یهویاقیم پادشاه میگویم دیگر از نسل تو هیچکس بر قلمرو داوود حکومت نخواهد کرد. جسد تو بیرون انداخته میشود تا روزها زیر گرمای خورشید و شبها در برابر یخ و سرما باشد. من تو و فرزندانت و درباریانت را بهخاطر گناهانی که مرتکب شدهاید مجازات خواهم کرد. نه تو و نه مردمان اورشلیم و یهودا به اخطارهای من اعتنایی نکردید، پس من بلایی را که گفته بودم بر سر شما خواهم آورد- ارمیا ، 36 :29 – 31 ))
2-
3- اجداد عیسی از قبیله عمونیان و موبیان است ( انجیل متی ، 1 ) و به حکم عهد عتیق این دو قبیله وارد جمعیت خدا نشوند چه برسد که نبوت در انها باشد لذا عیسی هم نه تنها حق نبوت نداشته بلکه اصلا در جمعیت خدا داخل نمیشود (( - از قوم عمونی یا موآبی هیچکس وارد جماعت خداوند نشود حتی بعد از نسل دهم )) ( سفر تثنیه ، 23 : 3 )
با توجه به این ایات نتیجه میگیریم که عیسی نبوتی دروغین و کذب داشته است.
در کتاب مقدس به ساحت حضرت عیسی گناهانی نسبت داده شده که در کتاب مقدس از ان نهی شده خود ان حضرت دیگران را از ارتکاب ان منع میکردند .
1 خوردن شراب و شراب سازی . حضرت عيسي مسيح بنا بر نقل انجيل يوحنا معجزه ي خود را شراب سازي قرار داد آن هم ساختن شراب به ميزان بسيار زياد يعني 6 قدح!!! علاوه بر اینکه خود حضرتش بنا به نقل اناجيل « باده پرست» معرفي شده و باده پرستي استفاده از شراب اندك نيست؛ بلكه مصرف شراب فراوان باعث دادن صفتي چون باده پرست مي شود.
با اینکه در ایات متعدد کتاب مقدس از شراب خواری و... منع شده . به عنوان مثال : (و خداوند هارون را خطاب كرده و گفت – تو و پسرانت با تو چون به خيمه اجتماع داخل شويد شراب و مسكري منوشيد مبادا بميريد- اين است فريضه ابدي در نسلهاي شما – تا در ميان مقدس و غير مقدس و نجس و طاهر تميز دهيد. / سِفر لاويان، 10 : 8- 11 )
در عبارت فوق، نوشيدن شراب و مسكر به عنوان : حرام ابدي ،عملي غير مقدس ، نوشيدن مايعي نجس معرفي شده است.
2 مسیح به علم و گفته خود عمل نمیکرد : مثلا در انجیل میگوید : امّا من به شما میگویم که دشمنان خود را محبّت نمایید و برای لعنکنندگان خود برکت بطلبید و به آنانی که از شما نفرت کنند، احسان کنید و به هر که به شما فحش دهد و جفا رساند، دعای خیر کنید . (انجیل متی،5 : 44 )
اما خود در جای دیگر انجیل دشمنان خود را شماتت میکند (متی ، 5 : 13 -35 )
3- اختلاط با یکی از فواحش زمان خود ، یعنی مریم مجدلیه که در اناجیل لوقا و یوحنا از ان گزارش شده است .حال انکه در کتاب امثال سلیمان ( 6 : 24 -27 ) حکم به عدم اختلاط با این گونه زنان به طور مطلق داده شده است .
4 – عدم حرمت گذاری به مادر. در یوحنا امده عیسی خطاب به مادرش گفت : ای زن مرا با تو چه کار است (یوحنا ، 2 : 4 )
در اعتقاد مسیحیان عیسی مسیح نجات دهنده انسانها از ارث شوم گناه نخستین ادم و حوا هست بنابراین خودش الوده به گناه نخستین نیست اما این سخن درست نیست و بنا بر اموزه گناه نخستین دامن عیسی هم الوده به این گناه موروثی هست و نمیتواند نجات دهنده باشد زیرا خدای متعال هر بشری را از دو چیز خلق کرده است : روح و جسم .
هر طفلی که موجود میشود جسمش از نطفه پدر و مادر است بعد از مدتی که در بطن مادر ماند خدای متعال به او روح میبخشد .جسم طفل از انجایی که ازجسم پدر و مادرش گرفته شده چنانچه مرض مزمنی در والدین باشد از طریق نطفه به طفل هم منتقل میشود اما از جهت روح چون روح طفل از پدر و مادر گرفته نشده بلکه مخلوق تازه خداست اثار روح والدین در طفل مشاهده نمیشود .حال مسیحیان که گناه را از صفات جسم و قابل انتقال به نسلهای بعدی میدانند با توجه به اینکه جسم عیسی هم طبق اعتقاد مسیحیان از جسم مریم گرفته شده و مریم هم بشر است و آلوده به گناه نخستین لذا حضرت عیسی هم وارث گناهی است که از جسم مادر به او منتقل شده در نتیجه نمیتواند پاک و نجات دهنده گنهکاران باشد .
در باور مسیحیان عیسی باید از نوادگان داوود باشد چنانچه در ( متی ،22 : 42 ) امده است . و برای تسلط بر جهان و به بند کشیدن شیطان به زمین باز گردد اما نکته قابل توجهاینست که در کتاب مقدس انتساب عیسی به داوود دچار اشکال و نقص است بنابراین حضرت عیسی دربنا بر کتاب مقدس نمیتواند به داوود منتسب شود
از میان اناجیل چهارگانه انجیل متی وانجیل لوقا خاندان عیسی(ع) را معرفی کرده اند و در هر دو انجیل نکات قابل تاملی دیده میشود. در این میان نسبت نامه انجیل متی بیشتر قابل تردید است. "...و متان یعقوب (ع)را اورد و یعقوب (ع) یوسف شوهر مریم را اورد که عیسی(ع) مسمی به مسیح از وی متولد شد
ظاهر عبارت نشان میدهد که عیسی (ع)از یوسف شوهر مریم تولد یافته است- همان مطلبی که مسیحیان خود به ان باور ندارند. پس برای رفع این مشکل باید ضمیر وی را به مریم(س) بر گرداند یعنی عیسی (ع) از مریم(س) متولد شد.اما دراین صورت به مشکل مهم تری برمی خوریم.شجره نامه مذکور مربوط به یوسف شوهر مریم(س) است و به عیسی (ع) ربطی ندارد. بنا براین نمی توان به استناد کتاب مقدس عیسی(ع) را از نسل داوود(ع) دانست و مسیحا بودن وی با تردید مواجه میشود.
مطالعه انجیل لوقا بر این مشکل می افزاید:" و حسب گمان خلق پسر یوسف بن هالی بن متات..."
این انجیل نیز در حقیقت از نسب نامه یوسف شوهر مریم(س) نام برده است و نمی تواند عیسی(ع) را به داوود(ع) پیوند دهد. این دو تعبیر سبب شده است که برخی محققان کتاب مقدس عبارت" به حسب گمان خلق" در انجیل لوقا را از اضافات بعدی وعیسی(ع) را واقعا فرزند یوسف بدانند. انان میتوانند بخش های متعددی از عهد جدید که عیسی(ع) در انها فرزند یوسف ومریم (س) معرفی شده است شاهدی بر مدعای خود بدانند اما باید توجه داشت که کتاب مقدس صراحتا عیسی(ع) را متولد از روح القدس دانسته است و او نمیتواند فرزند یوسف یا شخص دیگر باشد.
بسیاری از ایات عهد عتیق بر یگانگی خدای متعال صراحت دارد به گونه ای که برخی محققان مسیحی وحدانیت خدا را مهمترین حقیقت عهد عتیق دانسته اند نمونه ای از ایات عهد عتیق در وحدانیت خدا
1 - این بر شما نمایانده شد تا بدانید که یهوه خداست و خدایی جز او نیست. (تثنیه، 4: 35 )
2 - پس امروز بدانید و به یاد آورید که یهوه خداست، بالا در آسمان و پایین بر زمین، و به جز او نیست
(تثنیه ، 4 : 39 )
3 - الان ببینید که من خود، او هستم. و با من خدای دیگری نیست . (تثنیه ، 32 : 39 )
توحید یکی از ارکان اصلی و اصول ثابت تمام ادیان الهی است. تثلیث یکی از مهمترین اعتقادات بسیاری از مشرکان حیات بشری است که پیروان عیسی مسیح، با تحریف دین عیسی (علیهالسلام) آن را وارد مسیحیت کردند. یکی از راههای اثبات بطلان و انحرافی بودن تثلیث این است که بدانیم خود عیسی مسیح قائل به چند خدا بودهاند.
کتاب مقدس سرشار از آیاتی است که نشان میدهد نهتنها عیسی مسیح به تثلیث هیچ اعتقادی نداشته، بلکه وی یک موحد واقعی و عبدی یگانه پرست و مؤمنی خداپرست بوده است. عیسی مسیح در جواب کسی که او را استاد نیکو خطاب کرده به صراحت میفرماید: مرا نباید نیکو بخوانی چراکه نیکو فقط خداست.
کتاب مقدس این گفتگو را چنین حکایت میکند: «و یکی از روسا از وی سؤال نموده، گفت، ای استاد نیکو چه کنم تا حیات جاودانی را وارث گردم؟ عیسی وی را گفت، از بهر چه مرا نیکو میگویی و حالآنکه هیچکس نیکو نیست جز یکی که خدا باشد.»